قرار گرفتن در معرض نور مصنوعی در شب به سلامتی شما آسیب می‌رساند هواشناسی: دمای ۴۸ درجه‌ای در شهر‌های زیارتی عراق به ثبت رسید ویدئو | لحظه دیده شدن پلنگ ایرانی در پناهگاه حیات وحش حیدری نیشابور (۳ شهریور ۱۴۰۳) دومین مورد آبله میمونی جهش‌یافته در خارج از آفریقا تایید شد سردار رادان: ۲.۵ میلیون زائر تاکنون از عراق بازگشته‌اند (سوم شهریور ۱۴۰۳) سازمان اورژانس کشور: روند کاهشی موارد غرق‌‍شدگی در استان‌های خراسان تغییر در نرخ اضافه‌کار پرستاران و استخدام نیرو‌های جدید (سوم شهریور ۱۴۰۳) راه‌های موثر برای مبارزه با حشره «سِنَک» ستاد اربعین هلال احمر:۲۵۳ زائر مصدوم و جان‌باخته به داخل کشور انتقال یافتند تصادف شدید موتورسیکلت و خودرو در بلوار شریعتی مشهد+جزییات (۳ شهریور ۱۴۰۳) تحویل وزارت میراث فرهنگی به صالحی امیری با حضور عزت الله ضرغامی دستگیری ۵ متهم درگیری مسلحانه در مشهد + فیلم دبیر انجمن علمی داروسازان ایران: به دلیل اعمال تحریم‌ها، با کمبود دارو‌ مواجه هستیم شیرخشک‌های محتوی هروئین از سوی پلیس کشف شد ویدئو | لحظه انفجار خودروی سواری پس از تصادف با تریلی در محور ایلام-مهران (۲ شهریور ۱۴۰۳) ویدئو | لحظه دستگیری سارقی در مشهد که در مبل مخفی شده بود چه کنیم تا فرزندانی ولخرج تربیت نکنیم؟ اطلاعیه اداره کل مدیریت بحران استانداری خراسان رضوی درباره هجوم حشره سِنَک به مشهد (۳ شهریور ۱۴۰۳) تاکید وزیر جدید آموزش و پرورش بر پرهیز از نگرش های سیاسی در حوزه تعلیم و تربیت بروز اسهال خونی در افراد، اختلالی جدی است که باید توسط پزشک بررسی شود توزیع ۴ هزار و ۳۰۰ دستگاه لوازم ضروری زندگی بین مددجویان کمیته امداد امام‌خمینی‌(ره) خراسان‌رضوی پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان‌رضوی در روز اربعین حسینی (یکشنبه، ۴ شهریور ۱۴۰۳)
سرخط خبرها

شما طعم بستنی بچگی‌تان را به یاد دارید؟

  • کد خبر: ۲۳۳۱۶۵
  • ۲۲ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۷:۴۶
شما طعم بستنی بچگی‌تان را به یاد دارید؟
منتظر اسنپ بودم که راننده زنگ زد و گفت: «خانم ایرادی نداره من دخترم همرامه؟» درجا گفتم نه آقا!

منتظر اسنپ بودم که راننده زنگ زد و گفت: «خانم ایرادی نداره من دخترم همرامه؟» درجا گفتم نه آقا! و بعد کلنجار رفتم با خودم که چرا حضور آن دختر بچه کنار پدرش ممکن است عیب و ایراد داشته باشد؟ و من چرا در جایگاه پاسخ به این سؤال مستأصل بودم؟

اصلا آن بچه وقتی شنیده که پدرش به یک غریبه گفته: «ایرادی نداره من دخترم همرامه؟» چه در سرش گذشته و چه فکری کرده؟

پراید نقره‌ای جلو در خانه منتظر بود، دختر، پیراهن چهارخانه آبی تنش بود و مو‌های طلایی داشت، برگشت عقب نگاهم کرد، خوشمزه خندید و سلام داد و من این‌طور وقت‌ها دلم ضعف می‌رود برای این کوچک‌های دوست‌داشتنی. یک اسکناس ده هزارتومنی مچاله هم توی مشتش داشت که قرار بود برایش بستنی شود.

راننده کنار سوپرمارکت سرکوچه ترمز زد و به دخترش گفت: «ترانه! خودت برو بگیر»
ترانه خیلی زود دست خالی برگشت و گفت: نداشت!

سر خیابان آب‌میوه‌فروشی بود که بزرگ روی شیشه مغازه‌اش نوشته بود: بستنی...
گفتم: آقا اینجا نگه دارید بستنی دارد!
گفت: نه خانم دیر می‌شود و نگه نداشت! چه چیزی دیر می‌شود که این‌قدر این عبارت را زندگی می‌کنیم. نمی‌دانم! به کجا می‌خواهیم برسیم با این همه عجله هم نمی‌دانم!
باز من دوباره رفتم توی مکالمات ذهنی ترانه! و اینکه آن نیم‌ساعت لعنتی تا من برسم به مقصد چقدر می‌توانسته برایش سخت و بدمزه گذشته باشد.

ترانه ساکت بود و از پنجره ماشین بیرون را تماشا می‌کرد، پدرش یک موسیقی محلی با ریمیکس و تنظیمی ناشیانه پلی کرده بود.

اسکناس دیگر توی مشتش نبود و این هیچ پیامی جز نا‌امیدی آن بچه برایم نداشت. وقتی از ماشین پیاده شدم دیدم خوابش برده و ده‌هزار تومانی افتاده پایین صندلی.

من فکر می‌کنم که ترانه وقتی زنی بزرگ شد، از ظهر ۲۱ خرداد ۱۴۰۳ فقط پیراهن چهارخانه آبی‌اش و آن حرف پدرش یادش مانده و احتمالا طعم بستنی بچگی‌ها، در خاطراتش گم شده است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->